دلتنگم مولاي من
شبهاي دراز بي عبادت چه كنم؟ طبعم به گناه كرده عادت چه كنم ؟ گویند کریم است و گنه می بخشد… گیرم که ببخشد زخجالت چه کنم ؟
شنبه 14 / 3 / 1392برچسب:, :: 10:33 قبل از ظهر ::  نويسنده : قلب سليم
افسران - این جمعه هم گذشت...

 

دلی که در دو جهان جز تو هیچ یارش نیست

گرش تو یار نباشی، جهان به کارش نیست
 
چنان ز لذت دریا پُرست کشتی ما
 
که بیم ورطه و اندیشه کنارش نیست‏
 
کسی به سان صدف وا کند دهان نیاز
 
که نازنین گهری چون تو، در کنارش نیست
 
خیال دوست، گل افشانِ اشکِ من دیدست‏
 
هزار شکر که این دیده، شرمسارش نیست
 
نه من ز حلقه دیوانگان عشقم و بس
 
کدام سلسله دیدی که بی‌قرارش نیست؟
 
سوار من که ازل تا ابد گذرگه اوست
 
سری نماند که بر خاک رهگذارش نیست‏
 
ز تشنه کامیِ خود آب می‌خورد دل من
 
‏کویر سوخته جان، منت بهارش نیست

هوشنگ ابتهاج

 
موضوعات مرتبط: () 
برچسب‌ها: 

چهار شنبه 13 / 3 / 1392برچسب:, :: 8:30 بعد از ظهر ::  نويسنده : قلب سليم

 

 

امام کاظم (علیه السلام) :

 

 

 به درستی که برای حضرت مهدی (عج) غیبتی باشد و کسی که در آن دوران غیبت ، دینداری کند چون کسی باشد که شاخه درخت خار را به دست بکشد تا برگ و خار آنرا بگیرد ( کنایه از نهایت سختی و آزردگی است ) ،

سپس فرمود : برای حضرت مهدی (عج) غیبتی باشد که هر بنده باید از گناه کردن بپرهیزد.   

 کمال الدین و تمام النعمة جلد 2 صفحه 16

 

 

تمام ناتمام من ، بی تو تمام می شوم...!

اللهم عجل لولیک الفرج 


چهار شنبه 6 / 3 / 1392برچسب:, :: 9:42 بعد از ظهر ::  نويسنده : قلب سليم

 

 
 
به پشت سر که نگاه می کنم ،پر از غفلت ،ندیدن،نشنیدن،اینهمه گره در من و اینهمه گره در کار، می دانم که تو شنیده ای ،دیده ای ،خوانده ای...

دیگر باید من …بخوانم…بدانم.

هرچی کشیده ام از دوری من بوده…

امشب نذرها را نو می کنم،دعاها را نو می کنم،نگاه ها را نو می کنم ،باید بدانم که نگاه من از کف پایم عزیز تر است.

در این شب بارانی ؛می ایستم و زیر چتر آسمان،تطهیر می شوم.

می خواهم امشب نو شوم و ازنو «عاشقِ تو.»

زیر چتر آسمان می ایستم و به نیت چشمان تو شمع می فروزم ، 



دلم…روحم …امشب همه بارانیست.

به چشم های تو…

کدامین جاده امشب می گذارد سر به پای تو؟…

مهربان من ..



***♥***♥****♥****♥*****♥*

دانلود فایل صوتی همین متن با صدای زیبای
استاد وحید جلیلوند 


 

درباره وبلاگ

بی صبرانه منتظرت میمانم میمانم نه اینجا که حالا ایستاده ام نه قدم به قدم نفس به نفس به تو نزدیک تر میشوم تو نزدیکی من دور و بعید ای آشنای غریب مگر آن هنگام که رفتی به غربتمان نگاه نکردی؟ به اینکه بی تو بغض ها میشکند و اشک کاسه کاسه میشود به وسعت کاسه سرمان و خون خوراک هر روزمان میشود ..... من اما میروم نه با این دو پا با چشمانم تا اینکه ببینمت با همین دلم تویی که به وسعت تاریخی عزیز دل...!!!
آخرین مطالب
نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 17
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 18
بازدید ماه : 39
بازدید کل : 33928
تعداد مطالب : 88
تعداد نظرات : 8
تعداد آنلاین : 1

Alternative content